خلاصه داستان: خلیل کارگری است که عاشق دوچرخه سواری و پیوستن به باشگاه ایران جوان است. به واسطه یک آشنا او وارد باشگاه می شود و در یک مسابقه مقام اول را کسب می کند؛ اما به خاطر مشکل قلبی نمی تواند در بازی های آسیایی 1974 تهران شرکت کند و ..
خلاصه داستان: دو جوان که با یک باند خریدوفروش ارز کار می کنند، یک ساک حاوی 45 هزارپوند را به دست می آورند و وسوسه می شوند پول را برای خود بردارند. اما وقتی اعضای باند آن ها را تعقیب می کنند، ماجرا طور دیگری پیش می رود و ..
خلاصه داستان: رباب نامزد پسرعموی خود است و پدرش که به تنگی نفس مبتلا است در کار صید مروارید است. مادرشوهر او اصرار دارد که او با جهیزیه به خانه شوهر بیاید. اما تلاش های خانواده برای تهیه جهیزیه هربار به در بسته می خورد تا اینکه ..
خلاصه داستان: صبریه زن جوانی است که همسرش را در آبادان از دست داده و با خانواده اش به تهران مهاجرت کرده است. وقتی مادرش بیمار می شود، یک راننده تاکسی جوان او را به بیمارستان می رساند و همین سبب آشنایی صبریه و حبیب می شود و ..
خلاصه داستان: صفدر معروف به صفدر استالونه یک بدلکار است که در فیلم های فارسی بازی می کند. یک گروه صهیونیستی به رهبری یکی از اعضای موساد اشتباهی صفدر را به جای یکی از اعضای فراری خود دستگیر می کنند و ..
خلاصه داستان: در بحبوحه جنگ ایران و عراق و کشیده شدن جنگ به خلیج فارس، دشمن به کشتی های نفت کش ایرانی حمله می کند. یک ناخدای جوان از ناخدای بازنشسته و باتجربه ای می خواهد به او کمک کند تا یک کشتی نفت کش را از تنگه هرمز عبور دهد و ..
خلاصه داستان: سعید که بر اثر بمبهای شیمیایی نابینا شده به همراه گروهی از همرزمانش برای معالجه به آلمان اعزام میشود. لیلا خواهر سعید که سال هاست در آلمان با شوهر آلمانی و پسرشان یوناس (یونس) زندگی میکند، سعید را در آسایشگاه میبیند. بین سعید و یونس رابطه عاطفی و ..