خلاصه داستان: فیلمی اجتماعی که اتفاقات آن در بیمارستان می گذرد و مشکلات اجتماعی را از این زاویه روایت می کند فیلم از این لوکیشن خاص که پر از اضطراب و نگرانی است برای پرداختن به معضلات اجتماعی کمک می گیرد ..
خلاصه داستان: فیلم سرباز های جمعه داستان چند سرباز است که یک روز جمعه به همراه گروهبان خود به شهر می آیند. این روز تعطیل اما برای آنها حوادثی تازه در پی دارد و ..
خلاصه داستان: بهروز که سابقه بیماری روانی دارد، همراه با خانواده برادرش زندگی می کند. او به طور اتفاقی با زنی به نام شیرین آشنا می شود که از همسرش جدا شده و با دو کودکش زندگی می کند. بآنها عاشق هم میشوند و تصمیم به ازدواج می گیرند. ولی ..
خلاصه داستان: زندگی بهرام و شیرین به همراه فرزندشان در آستانه فروپاشی می باشد در همین حین بهرام به صورت مخفیانه با زن دیگری در ارتباط است و فرزندشان آرمان در پی ازدواج با دختر مورد علاقه اش می باشد. شیرین که به تدریج از سرد شدن رابطه اش با بهرام آگاه شده ..
خلاصه داستان: پنج مخترع جوان که پذیرش بورسیه در دانشگاه های ایتالیا را گرفته اند، به زودی باید به این کشور بروند ولی در چند روز مانده به خروج از کشور، مشکلی بزرگ برای یکی از آنها پیش می آید که زندگی همه ی آنها را درگیر می کند و ..
خلاصه داستان: وزارت ارشاد قصد دارد از نخبگان ایرانی مقیم خارج دعوت کند تا برای سخنرانی یا اجرا در یک سمینار فرهنگی به ایران بیایند. یکی از دعوتنامهها قرار است برای رهبر ارکستری که در آمریکا زندگی میکند فرستاده شود، اما ..
خلاصه داستان: خانواده ای که در خانه ویلایی بزرگی در خیابان فرشته تهران سکونت دارند، با برگشتن صاحب خانه یعنی دایی خانواده به همراه همسر هندی اش و تصمیم او برای فروختن خانه با مشکلات و دردسرهای جدیدی روبرو می شوند و ..
خلاصه داستان: دختر یک دادستان با پسری به مهمانی میروند، در مهمانی درگیریی بین آنها و صاحبخانه رخ می دهد و آنها متوجه می شوند صاحبخانه مرده است بنابراین پا به فرار می گذارد، ولی در راه ..
خلاصه داستان: مینا و مرتضی تصمیم گرفته اند که پس از ده سال زندگی مشترک از هم جدا شوند. آنها قرار است تا چند روز دیگر طلاقشان را رسمی کنند آیا بازگشت ناگهانی آذر، خواهر بزرگتر مینا، پس از سالها دوری از ایران میتواند تصمیم های قاطع مینا را دستخوش تزلزل کند ..
خلاصه داستان: 3 اپیزود مختلف داستان زندگی 3 زن به نام های فریبا ، ملوک و سالومه را روایت میکند. فریبا زن میانسالی که خرجش از کافه ای کوچک در محله در می آورد. ملوک زن میانسالی که عاشق جوانی به نام خسرو شده است و سالومه دختری که میخواهد با عشقش ازدواج کند ولی ..
خلاصه داستان: سینهسرخ پرنده عجیبییه!؟، بهارا میره، زمستونا برمیگرده، از سرما و سختی نمیترسه، کوچ نمیکنه، دونهاش رو پیدا میکنه، یا لونهاش رو تغییر میده، ما همهمون سینه سرخیم ..
خلاصه داستان: روایتگر داستان زن و شوهری است که سالها پیش دانشجوی تئاتر بودند و با هم ازدواج میکنند و در یک کافی شاپ مشغول به کار میشوند، اما بر حسب اتفاق یکی از همکاران آنها گم میشود. قهرمان قصه به بهانه یافتن او ..