خلاصه داستان: آدام پس از اخراج از باغ وحش استرالیا و در آستانه فوت پدربزرگش به ایران باز می گردد. وصیت و ارثیه ای مبهم، او را بر سر راه نفس (دکتر شخصی پدربزرگ) قرار می دهد و رابطه ای عاطفی میان آن دو شکل می گیرد و ..
خلاصه داستان: مردی که کار خیر کرده است و در تلویزیون از او تقدیر شده به عنوان جایزه برنده سفر به برزیل میشود او که مذهبی است نمی خواهد به یفر برود ولی با اصرار زنش عازم سفر می شود و ..
خلاصه داستان: داستان زوجی است که در حال مهاجرت به استرالیا هستند و تنها چند ساعت به پروازشان مانده. آنها با قبول نگهداری نوزاد یکی از همسایه ها درگیر مشکلاتی میشوند که میتواند آینده انها را به خطر بیاندازد ..
خلاصه داستان: برادر سربازی که چشمش در اثر پرتاب نارنجک در استادیوم، آسیب دیده و برادرش برای تأمین هزینه عمل او تعدادی چک بی محل خریده و تلاش میکند چکها را نقد کند. درطول ماجرا، برادر با افرادی نگونبخت تر از خود ..
خلاصه داستان: پیام فرزند بهار مبتلا به سرطان است و تنها راه نجات او استفاده از سلول های بنیادی بند ناف خواهر یا برادر خونی اوست. اما چالش اصلی داستان این است که بهار از پدر پیام جدا شده و ..
خلاصه داستان: اهالی روستای زالاوا ادعا میکنند که دوباره جن به روستایشان زده است. استوار احمدی، رئیس پاسگاه عقیده دارد زالاواییها توهم زدهاند. او برای بررسی مسئله و دیدار با ملیحه بهورز خانه بهداشت به آنجا میرود اما ..
خلاصه داستان: راستی با رقیب چپی اش دشمنی دیرینه دارد و تصمیم میگیرد مثل قدیم برایش پاپوش درست کند و همسرش و رقیبش هم وارد داستان میشوند. اما این دو رقیب با ورود یک زن غریبه به زندگیشان دچار تحولی عظیم میگردند و ..
خلاصه داستان: داستان زوج جوانی به نام رؤیا و بابک است که قصد مهاجرت از ایران را دارند. دو هفته پیش از مهاجرت، رویا در خیابان با دختری بینام و نشان مواجه میشود. رویا دختر را نزد پلیس آگاهی میبرد و ..
خلاصه داستان: ماجرای یک راننده تاکسی را روایت می کند که عاشق خانم شیرینی پزی می شود اما در ابراز عشق خود به او ناتوان است؛ به همین خاطر شروع به خیال پردازی درباره او می کند و ..