خلاصه داستان: عطا و معصومه زن و شوهری هستند که در خانه ای مستأجر بوده و موعد تخلیه منزل مسکونی شان فرار رسیده است اما عطا می خواهد هر طور که شده قرارداد را تمدید کند با آنکه با مشکل مالی مواجه است و ..
خلاصه داستان: همیشه همینجوریه! آخرین بار هوا ابر شد. باد گرفت. درختا داشتن از جا کنده می شدن. اونقدر بارون شدید شد که سیل شهرو گرفته بود. پرندهها دور و بر لونه هاشون جیغ می کشیدن. یکی از بچهها قسم میخورد خودش دیده خورشید یکی دوبار نورش کم و زیاد شده و ..
خلاصه داستان: در فیلم چ چمران روایت 48 ساعت از زندگی شهید دکتر مصطفی چمران طی محاصره شهر پاوه توسط نیروهای ضد انقلاب در روزهای بیست و پنجم تا بیست و هفتم مرداد ماه 1358 است و ..
خلاصه داستان: محافظی بنام حیدر که از جان یکی از شخصیت های مهم نظام محافظت می کند، بر اساس حوادثی متوجه می شود که او بیش از آن که به فکر نظام باشد به فکر منافع شخصی است! و ..
خلاصه داستان: درمورد زوجی جوان و تحصیل کرده است که در زندگی مشترک مشکلاتی داشته اند و در حالی که میخواهند به سفر خارج از کشور بروند روانشناس سابق خود را در فرودگاه ملاقات میکنند و در مورد اتفاقات سالهای اخیر خود با او صحبت میکنند و ..
خلاصه داستان: سایه، مهندس آرشیتک، برای طلاق از همسرش، یوسف که مهندس راه و ساختمان است. نزد وکیل می رود اما تصادفا گزارش به مطب یک روانشناس می افتد و طبق پیشنهاد روانشناس نحوه آشنایی و مسائل مربوط به زندگی مشترکش با یوسف را ..
خلاصه داستان: وقتی فرشته به رویا تلفن کرده و برای معالجه همسرش احمد که در بیمارستان بستری شده، از او کمک می خواهد، رؤیا که یک معمار است، به سرعت از دفتر محل کارش، یک شرکت مهندسی ساختمانی، به سوی بیمارستان حرکت می کند و ..
خلاصه داستان: طلا و دختر معلولش عطی، سالیان سال است که با یکدیگر زندگی میکنند. پس از آنکه طلا متوجه تشدید بیماری خود و احتمال مرگش در آینده نزدیک میشود، تصمیم میگیرد برای تامین امنیت آینده عطی، اقدام کند و ..
خلاصه داستان: در دهه هفتاد شمسی، یک معلم ادبیات و ورزش که مربی کلاس کاراته هم هست، به مادر مطلقه یکی از شاگردان خود علاقه مند می شود. در این میان، اتفاقات عجیب و غیرمنتظره دیگری رقم می خورد، مثل کشیده شدن پای جمشید هاشم پور، ستاره فیلم های اکشن ایرانی دهه هفتاد به قصه و ..
خلاصه داستان: فیلم زن زیادی داستان زنی به نام سیما است که با شغل معلمی همراه با فعالیت های جانبی دیگر با همکاری زنان محلی چرخ زندگی را به تنهایی می چرخاند و ..
خلاصه داستان: کوروش زند یک سوپراستار جوان سینما است که موفقیت و شهرت، او را به آدمی مغرور و خوش گذران و غرق در فساد تبدیل کرده. سر صحنه فیلمبرداری یکی از فیلم هایش دختر نوجوانی سعی می کند خودش را به او نزدیک کند و کوروش، دخترک را که خودش را رها عظیمی معرفی می کند، به خانه اش می برد و ..