خلاصه داستان: زمان از آگاهی به آگاهی دیگر در جریانی هیپنوتیزمی از رویاها، آرزوها و خاطرات جابه جا می شود و دنیایی از ارواح که تحت سلطه شخصیت پدرو پارامو، عاشق، ارباب، قاتل هستند و ..
خلاصه داستان: داستان در دهه 1970 میلادی در استرالیا روایت شده و در مورد دختری به نام گریس است که پس از مرگ مادرش در دوران بارداری، به همراه برادر دوقلویش گیلبرت، توسط پدرشان بزرگ میشوند. اما زمانی که پدرشان در خواب از دنیا میرود، تراژدی غمناک زندگی آنها دوباره تکرار میشود و ..
خلاصه داستان: مزار شریف، داستان کشتار دیپلمات های ایرانی در کنسولگری ایران در شهر مزار شریف افغانستان است که به دنبال حمله نیروهای طالبان منجر به شهادت 10 تن از کارکنان کنسولگری ایران شد و ..
خلاصه داستان: وقتی سرنوشت برای اولین بار عماد و طوبا را روبهروی هم قرار داد، هر دو خوب میدانستند که عشق بیشتر یک مهارت است تا هیجان و تپش قلب و خارش پوست و ..
خلاصه داستان: عطا و معصومه زن و شوهری هستند که در خانه ای مستأجر بوده و موعد تخلیه منزل مسکونی شان فرار رسیده است اما عطا می خواهد هر طور که شده قرارداد را تمدید کند با آنکه با مشکل مالی مواجه است و ..
خلاصه داستان: همیشه همینجوریه! آخرین بار هوا ابر شد. باد گرفت. درختا داشتن از جا کنده می شدن. اونقدر بارون شدید شد که سیل شهرو گرفته بود. پرندهها دور و بر لونه هاشون جیغ می کشیدن. یکی از بچهها قسم میخورد خودش دیده خورشید یکی دوبار نورش کم و زیاد شده و ..
خلاصه داستان: درمورد زوجی جوان و تحصیل کرده است که در زندگی مشترک مشکلاتی داشته اند و در حالی که میخواهند به سفر خارج از کشور بروند روانشناس سابق خود را در فرودگاه ملاقات میکنند و در مورد اتفاقات سالهای اخیر خود با او صحبت میکنند و ..
خلاصه داستان: وقتی فرشته به رویا تلفن کرده و برای معالجه همسرش احمد که در بیمارستان بستری شده، از او کمک می خواهد، رؤیا که یک معمار است، به سرعت از دفتر محل کارش، یک شرکت مهندسی ساختمانی، به سوی بیمارستان حرکت می کند و ..