خلاصه داستان: محافظی بنام حیدر که از جان یکی از شخصیت های مهم نظام محافظت می کند، بر اساس حوادثی متوجه می شود که او بیش از آن که به فکر نظام باشد به فکر منافع شخصی است! و ..
خلاصه داستان: طلا و دختر معلولش عطی، سالیان سال است که با یکدیگر زندگی میکنند. پس از آنکه طلا متوجه تشدید بیماری خود و احتمال مرگش در آینده نزدیک میشود، تصمیم میگیرد برای تامین امنیت آینده عطی، اقدام کند و ..
خلاصه داستان: حبیب وضع مالی مناسبی دارد ولی به علت ضعف در برقراری روابط اجتماعی هنوز نتوانسته همسری انتخاب کند. مسعود در آستانه ازدواج است ولی مشکلات زیادی او را از آغاز زندگی مشترک دور می کند. مازیار فرزند خانواده ای پر تنش و گرفتار است و ..
خلاصه داستان: داستان زندگی آقای عزیزی است که سرپرست بخش تعمیرات و نگهداری پالایشگاه آبادان است و برای مراسم خواستگاری دخترش آماده می شود و ستاره دختر دیگرش درهمان روز قصد سفر به تهران برای شرکت در جشن خداحافظی یکی از دوستان هم دانشگاهیاش را دارد و ..
خلاصه داستان: شهاب پسری جوانی که قصد ازدواج با نامزدش را دارد. اما پس از اینکه پولهایش از طریق کلاهبرداری از دست میرود، او برای جبران بدهی اش به هر دری میزند تا اینکه ...
خلاصه داستان: سهیل پس از چندسال، نیلوفر را پیدا کرده و به سراغش آمده است. رابطه آنها که در گذشته ناکام مانده بوده، حالا در آستانه شکل گیری دوباره است ..
خلاصه داستان: آشنایی یک دختر هندی و یک پسر ایرانی که هر دو دانشجوی پزشکی هستند. پس از اینکه پسر دختر را از خودکشی نجات می دهد درگیر اتفاقات پیچیده ای می شوند که ..
خلاصه داستان: اکرم به همراه پدرش ارسلان، مادرش اعظم، برادرش اسماعیل، و خواهر کوچک اش الهام در یک خانه ی قدیمی، در محله ای فقیر نشین و پایین شهر زندگی می کنند. آنها وضع مالی خوبی ندارند، چرا که تمام سرمایه اشان را از ..
خلاصه داستان: داستان گیتا مادر متین است که به او دلبستگی زیادی دارد. پس از حادثه ای که برای متین پیش می آید، گیتا تلاش می کند این مسئله را با خودش حل کند، اما با گذشت زمان متوجه واقعیت های جدیدی می شود و ..
خلاصه داستان: امیر و خاطره در سالروز آشنایی شان تصمیم می گیرند خودشان را جای افراد مختلف جا بزنند و در شهر شیطنت هایی انجام دهند. اما این تصمیم سرانجام خوشی ندارد و ..