خلاصه داستان: داستان رضا است که در آغاز جنگ ایران و عراق، همسرش باردار است. رضا او را به بیمارستان می رساند ولی خود اسیر می شود. همسر رضا در عمل جراحی می میرد و شکوه جراح، فرزند زنده مانده رضا را به فرزندی میگیرد. پس از گذشت نه سال، وقتی رضا از اسارت آزاد می شود، پی می برد که ..
خلاصه داستان: به یکی از وقایع جنگ ایران و عراق بازمیگردد. قصه مردم جنگزدهای است که حاضر به ترک محل زندگی خود نیستند؛ آنها در اردوگاه برای نشاط روحی مسابقه فوتبالی برگزار میکنند، اما در دقیقه ۵۵ به ناگاه بازی متوقف میشود و ..
خلاصه داستان: پدر پروانه در زندان است و از طریق گوشی فرهاد، یکی از هم بندهایش، با دخترش در ارتباط است. پس از مدتی، فرهاد و پروانه به هم علاقه مند می شوند و این آغاز ملاقات های آن ها و شروع ماجراها است و ..
خلاصه داستان: فرزانه مردی را در خیابان می بیند که با شوهرش جلال مو نمی زند. وقتی او را دنبال می کند و آن مرد را با زن دیگری می بیند، به گمان اینکه جلال به او خیانت می کند شروع به از بین بردن رابطه خود و شوهرش می کند و ..